فروخته شده
«جمعیّت ارباب وفا»، تازه ترین اثر منتشر شده انتشارات انقلاب اسلامی است؛ شامل اشعاری از 26 شاعر فارسی زبان ایرانی و خارجی در قالب های شعری مختلف شعری به همراه نظرات رهبر معظّم انقلاب درباره ی آنها.
رهبر معظّم انقلاب اسلامی هر ساله در یکی از شبهای مقارن با 15 رمضان، همزمان با ایام میلاد حضرت امام حسن مجتبی(ع)، با شاعران متعهّد و متعلّق به انقلاب اسلامی دیدار می کنند. در این دیدار صمیمانه، برخی از اساتید و شاعران جوان، جدیدترین و بهترین سروده های خود را قرائت می کنند و معظّمٌ له نیز نکات و رهنمودهایی را از منظرهای مختلف زبان، سبک، قالب و محتوای شعری گوشزد میکنند.
انتشارات انقلاب اسلامی در جدیدترین اثر خود، گزارش دیدار جمعی از شاعران با رهبر فرزانه ی انقلاب را در 14 رمضان 1432 (چهارم مردادماه 1390) با عنوان «جمعیّت ارباب وفا» منتشر کرده است. نام کتاب از بیتی گرفته شده که معظّمٌ له در مطلع بیاناتشان آن را قرائت کرده اند: «جمعیّت ارباب وفا نگسلد از هم/ این سلسله تا روز جزا نگسلد از هم».
محتوای کتاب شامل 3 بخش کلّی است:
نخست، اشعار شاعران به همراه نظرات رهبر انقلاب درباره ی آنهاست؛ در این کتاب، اشعاری از 26 شاعر فارسی زبان ایرانی و خارجی در قالب های شعری مختلف شعری، از قصیده و غزل گرفته تا رباعی و ترانه درج شده است.
بخش دوّم شامل بیانات و نکات ارزشمند رهبر معظّم انقلاب در این محفل ارجمند است.
بخش سوّم نیز شامل زندگی نامه شاعران به ضمیمه ی تصاویری از این دیدار است.
نخستین اثر این مجموعه، ترانه ای است از علی معلّم دامغانی، شاعر برجسته ی معاصر، که پس از سخنان مجری جلسه (علیرضا قزوه) آن را ارائه می کند. مضمون ترانه، شرح درد انسان خسته و درمانده ی امروز است که جادوزده ی شب شده و با طلوع طلعت خورشید، شبش روز نورانی خواهد شد: «… شما جادوزده ی شبید، چراغ روز خورشید/ وقتی باور می کنین که پیش چشمتون درخشید». ترانه، با تحسین رهبر انقلاب همراه می شود و استناد ایشان به مصرعی از عماد خراسانی: «تو یک ترانه سر کنی از آن ترانه ها».
دوّمین اثر، قصیده ای از علی موسوی گرمارودی، از اساتید شعر معاصر است، در ستایش سعدی و صفای بوستان و گلستان و غزلش؛ شاعری که شیوه ی سخنوریش اعجاب بزرگان اهل علم و ادب را در طول اعصار برانگیخته است. قصیده ی 17 بیتیِ موسوی گرمارودی هم یکی از صدها نمونه ی اعتراف به شکوه سخن سعدی و تحسین آن است: «… گلِ همیشه بهار سخنوری سعدی است/ که ژاله ی هنرش خرده بر گهر گیرد».
سوّمین بخش از اشعار این مجموعه به رباعیهایی فاخر و به تعبیر رهبر معظّم انقلاب، «خوش لفظ و خوش مضمون» از شاعر جوان، میلاد عرفان پور اختصاص یافته است. این رباعی ها که در چند مورد، تحسین رهبر انقلاب را برانگیخته، مربوط به موضوعات و ارزش های دینی و معنوی، از توحید و امامت تا ظهور منجی(عج) و حجاب و… است. رباعیِ با موضوعِ حجاب، از رباعیات فاخری است که در این محفل خوانده شده است:
نارس بودی حیا شکوفایت کرد
ایمان تو نامدار دنیایت کرد
یک سکّه ی بی رواج بودی ای ماه!
این چادر شب بود که زیبایت کرد
همه ی هستی تسبیح گوی حقّند و در این میانه، تنها انسان است که به جهت خلقت «هلوع»(معارج/19)، حریص و ناشکیبای خود، و به تعبیر برخی از عرفا از حیث «فضولی» و زیاده خواهی اش، جاهلانه و غافلانه، دهان به شکایت معبود می گشاید؛ چنا ن که صائب گفت: «دندان ما ز خوردن نعمت تمام ریخت/ ما را همی ز شکوه ی روزی دهان پُر است». عرفان پور در یکی از رباعی هایش قریب به همین مضمون را بیان می کند:
دل، این دلِ تنگ، زیر این چرخ کبود
یک عمر دهان جز به شکایت نگشود
آرامش تسبیح شما برهم خورد
شرمنده ام ای درخت، ای گل، ای رود
بخش زیادی از اشعار موجود در کتاب «جمعیّت ارباب وفا» به غزلیّاتی از شاعران پیشکسوت و جوان اختصاص یافته که بعضاً مورد تحسین رهبر انقلاب هم قرار گرفته اند؛ غزلیّاتی خواندنی از غلامعلی حدّاد عادل (با عنوان باغ در مهتاب)، سیدعلی شکراللّهی (درباره ی حضرت زینب سلام الله علیها)، محمد رمضانی فرخانی، پروانه نجاتی (درباره ی امام حسن مجتبی علیه السلام)، راضیه رجایی، مهری جهانگیری، خدیجه رحیمی، مهدی مظاهری، زهره نارنجی و دیگران.
در این میان، مضمون سه سروده ی زیبا به برخی از زوایای حیات بزرگترین زوج خلقت، یعنی امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهم السلام مربوط می شود و در دو غزل از این سه غزل، پیوند و ارتباط این دو نور آسمانی، به پیوند خورشید و ماه تشبیه شده است: نخست غزلی از حجّت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی درباره ی عروسی حضرت زهرا و امیرالمؤمنین علیهما السلام با مطلع «ستارگان مه نو را شبانه می بردند…» و دو غزل دیگر با مضمون شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و تدفین شبانه ی ایشان توسط امیرالمؤمنین علیه السلام؛ یکی از حجّت الاسلام فضل الله قدسی، شاعر و عالم دینی افغانستانی با مطلع «دل غریب من از گردش زمانه گرفت…» و دیگری غزلی به زبان ترکی از علی شهودی با مطلع «آخشامدیر، ایل؛ اوزاقلیق ایلی، آی خزان آیی…».
جلسات شعرخوانی در محضر رهبر انقلاب از همان دوران ریاست جمهوری ایشان، با حضور تعدادی از شاعران فارسی زبان از کشورهای مختلف، به خصوص افغانستان، برگزار می شد. این سنّت در چند سال اخیر ابعاد گسترده تری به خود گرفته و علاوه بر شاعران فارسی زبان از افغانستان و تاجیکستان، سرایندگانی از هند، پاکستان و… نیز در این محفل ارجمند حضور فعّالی دارند. در این دیدار نیز چندین شاعر افغانستانی و تاجیک حضور دارند و پنج تن از آنان شعرخوانی کرده اند که اشعارشان در این مجموعه گنجانده شده و رهبری معظّم انقلاب آنان را تحسین کرده اند.
محمّدعلی عجمی، شاعر و پژوهشگر تاجیک غزل زیبایی با مطلع و ردّ المطلع «یک پرده در سکوت شکستم صدا شدم» خوانده است: «یک پرده در سکوت شکستم صدا شدم/ رفتم دعای ندبه بخوانم دعا شدم…». ابراهیم امینی، شاعر جوان افغانستانی، شعری درباره ی شهدای افغانستانی در واقعه ی هفتم مردادماه 1377 در مزار شریف سروده است. سیدابوطالب مظفّری، از پیشگامان شعر مهاجرت افغانستان هم، بخش غزلِ یک غزل-مثنوی خود را که به ساحت مقدّس مولا علی(ع) تقدیم کرده، در این محفل خوانده است.
از میان اشعار شاعران برون مرزی خوانده شده در این مجلس، شعر محمدکاظم کاظمی، چهره ی نام آشنای ادب فارسی و عضو دائم فرهنگستان ادب فارسی، جلوه و جاذبه ی ویژه ای دارد. کاظمی این بار شعرِ طنز گفته است. «پهلوان 1390»، غزلی قوی، اما تلخ از اوضاع افغانستان در سایه ی داستانهای شاهنامه است، با مطلع «پهلوانان شهر جادوییم، گام بر آهن مذاب زدیم…» و مقطع «… ما سیاووشهای نابغه ایم، کرم ضدّ آفتاب زدیم». رهبر انقلاب ضمن تحسین این شعر طنز آن را «خیلی قوی و خوب» توصیف کرده و می فرمایند: «قضایای افغانستان حتی طنزش هم آدم را گریه می اندازد. امیدوارم انشاءالله خداوند به ملت افغان ترحّم کند، لطف کند، بتوانند انشاءالله شرّ دشمن را با همان رشادتی که از تاریخ و ملت افغانستان سراغ داریم، از سرشان کم کنند».
تقابل گذشته ی باشکوه و وضعیت اسف ناک امروز افغانستان که کاظمی در شعرش بدان پرداخته، از مضامینی است که تعدادی دیگر از شاعران افغانستانی هم بدان پرداخته اند که از جمله می توان به مثنوی بلندی از ابوطالب مظفّری با عنوان «هفت خان» اشاره کرد.
سروده های خواندنی دیگری نیز در این اثر گنجانده شده که هر کدام از جهاتی حائز اهمیّت است. مصطفی محدّثی خراسانی غزلی در پاسخ به مطروحه ی رهبر معظّم انقلاب «رندانه آخر ربودی جامی ز میخانه ی دل/ خونین چو برگ شقایق، رنگین چو افسانه ی دل» سروده است و غلامحسین یوسفی بیرجندی متخلّص به «ناقوس» غزلی کلاسیک با مطلع «باده ی حقیقت نوش تا صفای جان بینی…» خوانده که تداعی کننده حال و هوا و ردیف و قافیه ی یکی از بندهای ترجیع بند مشهور و ماندگار عرفانی هاتف اصفهانی است: «چشم دل باز کن که جان بینی…».
سجّاد سامانیِ 19 ساله، جوان ترین شاعری است که شعرش در این اثر درج شده است. او برگزیده ی شعر جشنواره ی شعر دانش آموزی است و غزل کوتاه او نیز تحسین رهبر انقلاب را برمی انگیزد، به ویژه آنجا که به این بیت می رسد: «بس که دنبال تو گشتم شهره ی عالم شدم/ سربلندم کرده خوشبختانه سرگردانیم». سروده ی علی محمد مؤدب، با موضوع بیداری اسلامی در بحرین و آیات القرمزی، شاعره ی جوان انقلابی آن دیار با مطلع «آیات، نام کوچک طوفان ها» و شعری از شاعر پیشکسوت کرمانشاهی، محمدجواد محبّت درباره ی انقلاب اسلامی، از دیگر اشعار خواندنی ثبت شده در این مجموعه هستند.
غزلی زیبا از فاضل نظری، غزل سرای نام آشنا و جوان کشور و سراینده ی «ضد» و «گریه های امپراطور»، آخرین شعرِ درج شده در این کتاب است: غزل با بیتِ «پلنگ سنگی دروازه های بسته ی شهرم/ مگو آزاد خواهی شد که من زندانی دهرم» آغاز می شود و یادآور تعبیر مشهورِ ابوالعلاء معرّی، اندیشمند نابینای عرب است که خود را «رهین المحبسین» خوانده است. بیت آخر غزل نیز ردّالمطلع زیبایی دارد: «تو آهوی رهای دشت های سبزی امّا من/ پلنگ سنگی دروازه های بسته ی شهرم» که تحسین رهبر معظّم انقلاب را برمی انگیزد.
حسن ختام این محفل شعر و شعور، به بیانات گرانقدر رهبر انقلاب اختصاص یافته است. ایشان با ابراز خرسندی از تداوم این جمع دیرپا، بیتی می خوانند که ایهام دارد و متضمّن دو معنای دعایی و خبری است و وجه تسمیه ی کتاب نیز همین بیت است: «جمعیّت ارباب وفا نگسلد از هم/ این سلسله تا روز جزا نگسلد از هم».
معظّمٌ له در بیاناتشان تأکید می کنند که جریان شعر، امروز در کشور ما پیشرونده و دارای پیشرفتی محسوس است و از جهاتی می توان بین شعر امروز کشور و دوران رواج و شکوفایی سبک هندی (اواسط قرن 10 تا 12 هجری قمری) شباهت هایی یافت: نخستین شباهت مربوط به کمیّت شاعر است. همان گونه که در آن دوران 200 ساله، تعداد شاعران خوب شگفت آور است، مانند صائب، کلیم، محمدجان قدسی، بیدل، نظیری نیشابوری، سلیم تهرانی، طالب آملی و…؛ امروز نیز به برکت انقلاب، تعداد شاعران از لحاظ کمیّت بسیار پیشرفت داشته و شبیه همان دوره ی 200 ساله است.
دومین شباهت دوران ما و آن دوران 200 ساله از منظر مقام معظّم رهبری، نوآوری در مضمون است و شاعران امروز علاوه بر کلام پخته و سنجیده و الفاظ استوار، از حیث نوآوری در مضمون نیز توفیقات بسیاری کسب کرده اند، «البته ما هنوز چشم به راه صائب ها و محمدجان قدسی ها و نظیری ها هستیم… انصافاً هنوز کار دارد تا این که شعرای ما به آن رتبه ی عالیِ ممتازِ کم نظیرِ شعریِ» شعرای نام برده ی سبک هندی برسند. به شرط آن که شعرای خوبِ جوان که از خود شکوفایی نشان داده اند، خیال نکنند که به پایان راه رسیده اند؛ چون احساس به منزل رسیدن، خستگی آفرین و رکودآفرین است.
رهبر معظّم انقلاب در این جمع تأکید کرده اند که ملّت ایران پس از انقلاب الگو و اسوه بسیاری از ملّت ها شده اند و عمل به لوازم این اسوه گی، منوط به عمق بخشیدن به معرفت دینی و اسلامی است. «شاعر زمان ما به معرفت دینی عمیق احتیاج دارد» و «ائمّه ی شعر» و «پیامبران شعر فارسی»، کسانی مانند فردوسی، سعدی، مولوی، جامی، صائب و بیدل، همگی از معارف دینی عمیقی برخوردار بوده اند و شاعران امروز نیز باید معرفت دینی خود را البتّه «به شکل فنی و علمی اش، نه شکل ذوقی و من درآوردی» ارتقاء دهند.
شعر انقلاب پس از گذشت حدود پنج دهه (از آغاز نهضت امام خمینی در خرداد 42 تا امروز) فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته، مضامین جدیدی در خود پرورده و ابعاد گسترده ای پیدا کرده است و به زعم برخی از کارشناسان، این جریان در مسیر تبدیل شدن به یک الگوی سبک ادبی جدید در دل ادبیات معاصر پیش می رود؛ ادبیاتی که زبان و محتوای خاص خود را دارد. با توجه به اهمیت این جریان ادبی، رهبر معظّم انقلاب در خلال بیاناتشان، بر حفظ هویت و گفتمان اصلی انقلاب اسلامی در این جریان ادبی تأکید می کنند.
آخرین نکته ی مهمّی که رهبر انقلاب بدان تأکید کرده اند این است که «شعر انقلاب متصدّی، مباشر و میاندار ارائه ی گفتمان انقلاب اسلامی است» و شاعران باید مراقب حفظ آن هویت و گفتمان اصلی انقلاب باشند و مراقب باشند که این گفتمان، مغلوب تألمات شاعرانه ی شاعران نسبت به مسائل نشود. آنان باید مراقب باشند زبانشان با کسانی که به اصل این گفتمان اعتراض دارند، یکی نشود و دل به تحسین آنان و محافلشان نبندند؛ بلکه ارتباطات بین خودشان را نزدیک و صمیمانه کنند: «رشته ی جمعیّت ای یاران همدم نگسلید/ در پریشانی پریشانی است، از هم مگسلید».
در بخش پایانی کتاب نیز زندگی نامه ی شاعران به ضمیمه ی تصاویری زیبا و باکیفیّت از این محفل درج شده است.
به همراه این مکتاب لوح فشرده فیلم این مراسم نیز موجود میباشد.