کتاب ساختار قدرت سیاسی خلافت عباسیان و تأثیر آن بر تمدن اسلامی از «مقدمه و فصلهای «کلیات و مبانی پژوهش، ساختار قدرت سیاسی در نظام اسلامی تا آغاز عصر عباسیان، واکاوی شبکه ساختار قدرت سیاسی در خلافت عباسی، تأثیر ساختار قدرت خلافت عباسی بر فراز تمدن اسلامی و واکاوی رابطه دگرگونی ساختار قدرت خلافت عباسی با فرود تمدن اسلامی» تشکیل شده است که نویسنده در هر فصل مباحث مربوطه را مورد بررسی قرار داده است.
مؤلف در مقدمه کتاب آورده است: «در پژوهش های جامعه شناختی، همواره جوامع انسانی به دو دسته «متمدن و غیرمتمدن» تقسیم می شوند. مجموعه های انسانی اعم از شهری، روستایی و حتی جمعیت های بدوی، با وجود برخورداری از نظام مندی های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خاص، با نمودها و دستاوردهای بسیار متفاوت مادی و معنوی خودنمایی می کنند که این خود، ضرورت بازکاوی ساختارهای نظام های اجتماعی را الزامی می سازد.»
نویسنده در این کتاب با بررسی ساختار قدرت سیاسی خلافت عباسیان از آغاز تا پایان قرن چهارم هجری، تأثیر آن را بر تمدن اسلامی بررسی کرده است. در این نوشتار، فرضیه تحقیق آن است که مناسبات ساختار قدرت سیاسی و فرایند فراز و فرود تمدن اسلامی در خلافت عباسی، بر محور انسجام قدرت و عدم انسجام درونی قدرت، رابطه معناداری یافته که در موازنه سه نهاد خلافت، امارت و نظام امیرالامرایی به لحاظ قرارگرفتن هر یک در هسته مرکزی قدرت سیاسی در نوسان است.
نگارنده در فصل اول عناوین «تعریف واژگان و مفاهیم پژوهش، ویژگی های تمدن اسلامی» و در فصل دوم موضوعات «پیشینه ساختار قدرت سیاسی در نظام اسلامی تا پایان عصر اموی، مقایسه ساختار قدرت دولت در دوره های گذشته (132 ـ 11 ق) با دولت نبوی و ساختار قدرت سیاسی دولت اموی و تأثیر آن بر تمدن اسلامی» مورد واکاوی قرار داده است.
نویسنده در این کتاب ویژگی های تمدن اسلامی را این گونه بیان کرده است: «اساسا هر یک از تمدن ها دارای ویژگی های منحصر به فرد خود هستند که از پشتوانه معرفتی آنها سرچشمه می گیرد. ویژگی هایی که جداکننده ماهیت تمدن اسلامی از دیگر تمدن هاست عبارتند از: خدامحوری، دین مداری، عقل گرایی، دانش محوری، عدالت محوری، تساهل محوری، اخلاق گرایی، فقرزدایی، مشارکت جویی، وحدت و همبستگی عمومی و جامع نگری»
در فصل سوم کتاب مطالبی در رابطه با موضوعات «نهاد خلافت و شاخصه های آن، عناصر وابسته به نهاد خلافت، تقسیمات وزارت، جایگاه نهاد وزارت، آداب وزارت، نهاد دیوان، ساختار نظام دیوان سالاری در عصر عباسیان و انواع دیوان های دولتی» و در فصل چهارم نکاتی راجع به «نقش ساختار قدرت در پیشرفت تمدن، عوامل فراز تمدن اسلامی، واکاوی عوامل درونی و عوامل بیرونی» به نگارش درآمده است.
مؤلف در بخش نقش ساختار قدرت در پیشرفت تمدن نگاشته است: «تمدن، میراثی بشری است که با عوامل و عناصر گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیوستگی دارد. تمدن به عنوان پدیده ای اجتماعی، از متن جامعه معین و ساختارهای آن حکایت می کند. به باور جامعه شناسان، هر نظام سیاسی ـ اجتماعی بر دو بعد سامان می یابد: یکی بعد مادی شامل حکومت، تشکیلات، نهادها و سازمان های گوناگون و دیگری بعد معنوی که دین، مذهب، عقیده، اندیشه و هویت فرهنگی را در برمی گیرد. به مجموعه این دو بعد، تمدن گفته می شود.»
گفتارهای «تأثیر ضعف قدرت سیاسی خلافت عباسی بر رکود تمدن اسلام، عوامل مؤثر بر ضعف ساختار قدرت سیاسی عباسیان، تحولات نهاد قضا و تأثیر آن بر رکود تمدن اسلامی و دگرگونی های درون ساختاری قدرت نظامی» در فصل پنجم مورد بررسی قرار گرفته است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.